Saturday, November 29, 2003

Monday, November 24, 2003

* خیلی از شخصیتش خوشم میاد
_ آره ! خیلی باحاله !
کی ؟!
* تو !
چرا؟!
*زندگی و سخت نمیگیری بی خیالی !
خوب مگه زندگی سخته ؟! نیست منم نمیگیرمش !
_ _ _ _ _ _
+ تو توی خونه هم همیطوری هستی ؟!
چه طوری ؟!!
+ اینقدر شاد و پر انرژی ؟!
آره !! توخونه بدترم !!!
= = = = = =
ساز من نا کوک ِ ...ولی صداش در میاد ....کوک ِ ولی صداش نا کوک ِ میگیری چی میگم ؟
مشکل از فرستدندست .....
-------------------------
باید ثابت کنم به اون خانم ِ محترم که صادق هدایت پیرو فلسفه ی پوچی ( به قول ایشون نیهیلیسم !) نیست
کار سختی نیست ولی به اونی که همه عقیده هاشو از تو کتاب و دهن این و اون کش میره ! سخته !
÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷
میخواستم بگم من با این طرز تفکر موافقم یادم افتاد کلاس دینی جز اون کلاسهایی که نباید بحث کرد !
تجربه بهم ثابت کرده !! آره !
*******
هیم ! من هیچ کاری نمیتونم براش بکنم ! این که کاری براش نمیکنم مهم ترین کاری ه که دارم براش میکنم !!هه ! میفهمی که ؟!:))

^ ^ ^ ^ ^ ^ ^ ^ ^ ^ ^ ^ ^ ^
آقای بنفش تا حالا این همه کلاغ دبده بودی که ویراژ بدن برای یه پیشنهاد ناقابل !
ولی اینا حداقل بعد از این همه ویراژ دادن اگه جواب منفی شنیدن شروع نمیکنن به فحش دادن !
کلاغ های رو زمین جدیدا بدون ویراژ وقتی نچ میشنون فحش میدن ....

کلاغ ها شخصیت دارن !

```````````````````````````
Why do I love you like I do""

===========
تو اصلا نمیتونی حدس بزنی که فیلم دختر ایرونی رو من چه تاثیر بی ربطی گذاشت !
با مزه بود ..! نه خوش مزه بود!... اوهوم !
-------
فوزی مرسی بابت اون شب خیلی زیاد تو خیلی خوبی یادت نره !:)

Saturday, November 15, 2003


...
دو سر یک خط به هم که وصل کنیم یه شکلی بهمون میده تو مایه های دایره ! ..
این سر خط با اون سر خط یکی میشه ...دیگه فاصله ای بین دو تا نقطه ای آخر و اول نیست اصلا دیگه آخر و اول نداره ...مبدا و مقصد مفهموم خودشون از دست میدن فقط میمونه راه بدون وجود مبدا و مقصدی ...
به دایره که خیره میشی یه مرکزی اون وسط تو رو میکشونه طرف خودش تو رو با خودش میچرخونه تا برسی به اون مرکز ..اگه رسیدی اونجا یک نقطه بیشتر نمیبینی ...
یک نقطه ای که شاید یک دایره ی دیگست با یک مرکز دیگه ! ولی نهایتش میرسی به همون نقطه به همون نقطه ای که حال و آینده و گذشته نداره ...هیچ حرکتی توش نیست یه سکوت مطلق نمیتونی مثل خط دنبالش کنی تا برسی به جایی که شاید اون جا بینهایت باشه ولی به هر حال هست ! بی نهایت هم وجود داره ! ( مثل دوست داشتن های من که بی نهایت ِ و وجود داره ! )
میگن نماد آسمان و معنویت ِ و نماد زنانگی ...و درون گرایی ...
وقتی چشمامو میبندم و آدما رو به عنوان یه شکل هندسی با رنگ تو ذهنم مجسم میکنم ( این بازی (!) رو سهر بهم یاد داد !! سهر با ه ی هندونه !) ...بعضی ها تو نظرم دایره میان ...من هم به نظر بعضی شاید دایره باشم ...شاید بتونم یه رابطه ای بین این شکل ها و آدمها پیدا کنم ! ...
فوزی ...وقتی دارم اینا رو برات مینویسم همش سه تا دایره تو ذهتم تداعی میشه که ادمها دارن توش میچرخن ! نه فقط آدمها نه همه چی ...شاید برای این ذهنیت دایره ای ِ (!) که فاصله برام مفهموم نداره ...شاید به خاطر همینه که حضور هر کسی رو که خواستم میتونم کنارم احساس کنم ...
میدونی در واقع یک کم همه چی مضحک هم میشه !!فکر کن همه ی همهی چی ثابت ِ ! ولی در حرکت ...مثلا یه آدم ِ خشک ِ مقرراتی رو در نظر بگیر که وقتی داره داد و بیداد میکنه به طرز مسخره های داره تو این دایره میچرخه تا برسه به اون مرکزش ...یا مثلا دو نفر که مشغول ِ عشق بازی های خودشونن ! ( من یه چند ماه دیگه 18 سالم میشه ! ) یا ....
یا من و تو فوزی من و تو ام میچرخیم !!(نه همیشه !)
اگه بخوام این جوری به قضیه نگاه کنم همه چی خیلی خنده دار میشه !...
بیسترین کمکی که به من میکنه همون از بین بردن فاصله هاست ! ...قشنگه ...مثل ِ خیلی چیزهای دیگه ...وقتی بتونی هر چیزی که میخوای تجسم کنی و به معنای واقعی احساس کنی همه چی خیلی قشنگ میشه ... من امروز به بیشترین چیزی که فکر کردم دوست داشتن بود ...دل تنگی وجود نداشت چون فقط من بودم با احساساتم ....
فوزی هممون کنار بعضی ها احساس آرامش ِ بیشتری میکنیم ...من پیش مامان بابا غزاله تو و کسایی که دوستشون دارم احساس آرامش میکنم ..ولی امروز تنها خودم بودم و خودم توی این خیابون های شلوغ و ناامنِ تهران (!) ولی از اینکه پیش ِ خودم بودم احساسِ آرامش میکردم ..
شاید فلسفه ی اون کابوی که کف ِ دست چپم ِ همینه ...( من خیلی دیر میفهمم ؟؟؟ )
اممم....
فعلا اینا رو داشته باش فوزی ...تا بعد
دوست دارم میبوسمت مواظب خودت باش ..
آلی

Thursday, November 06, 2003

جالبه وقتی اون میره تو فکر همه ازش میپرسن که چرا رفته تو فکر جالبه ! اون همیشه باید بخنده !
جالبه ! که به اون میگن یا خودش میاد یا نامش به اون میگن چرا پکری ...!
به اون میگن که چت شده بگو چرت حرفاتو نمیزنی !!!!
جالبه !
اون هیچ فکری تو کلش نیست ...
فقط یه آن گفت نکنه اون تافته ی نابافته باشه !
......
اون امروز مردی رو دید که تو سرما هیچ لباسی نداشت که گرمش کنه ...
اون خیلی چیزها دید ولی فکر نمیکنه !
مخش کلید !
بهشون بگو دیگه نپرسن !

Monday, November 03, 2003

Z
مهربونم سلام !...
من همیشه چه طوری برات نامه مینوشتم ؟! ...از چی میگفتم ؟!...چرا میخوام هر چی بنویسم به نظرم نا فرم میاد !
بی خیل ! ...مینویسم تو میخونی دیگه حالا چه با فرم چه نا فرم نوشته های منه برای تو ! ( به این میگن خود تحویلگیریه مزمن !)
اممممم...
چند وقت بود از سرسره ویییییییژ نخرده بودم ؟!
زیاد !
خیلی خوب بود ....ویییییییژ ..بدون این که کسی کنارسرسره دلش برام تاپ تاپ کنه که یه وقت این ول اون ول ولو نشم ! ( خوب عادیه اون قدر از سایز سرسره ها خارج شدم که امکان ِ ولو شدنم نباشه ! )
غیر فسقلی ها هم میان تو پارک اونا معمولا تاب و انتخاب میکنن ! ... یا اگه خیلی دیگه نا پرهیزی کنن الا کلنگ ( همون اله کلنگ ِ خودمون ) سوار میشن ...ولی کمتر سرسره رو انتخاب میکنن ! سر خردن شهامت میخواد !( این معنیش اینه که من شهامت دارم ! _کِشششش!_ نه این نیست معنیش!)
این لوله پیچ پیچی ها هم بامزهست ! من و بابا تونستیم فتحشون کنیم !آخرش که اومدم بیرون به این نتیجه ی فلسفی ! رسیدم که چه قدر خوبه که آسمون اون بالاست !
داشتم سر خردن و میگفتم ! کلی نتیجه فلسفی اجتماعی فرهنگی هنری ! میشه گرفت ! ولی یه کوشولوی واقعی هیچ وقت بعد از این که وییییییییییژ میخره ! شروع نمیکنه به بررسی احساساتش و حالتهایی که براش به وجود میاد ! یه کوشولو خوب میدونه که فقط بازی کردن مهم ِ و خوش گذروندن بدون ِ این که دنبال ِ دلیلی بگرده برای شاد بودن ...کوشولو ها دنیای ِ قشنگی دارن ! اینو تو هم میدونی فوزی منم میدونم همه ی همه هم ! میدونن ! ولی همه ی کوشولوها یه روزی بزرگ میشن و غیر قابل تحمل تقریبا !
چی شد رسیدم اینجا ؟!

امممم....هیچ چی دیگه همین ! تو مدرسه هیچ جایی برای شیطنت نیست همه جا تنگ دیوار و اینا ! ...
واسه همین ِ فضای باز که میبینم دلم میخواد همش بدوم !( این تحلیل روانشناختیانه ! بود) ....

همه چی خوب نیست ! ...اومدم بنویسم همه چی خوبه دیدم چه جمله ِ مسخره ای ِ ! همه چی نمیتونه خوب باشه ! شاید همه چی به نظر من خوب باشه ! ...( ولی نیست !)

حال واحوالم هم بد نیست ...
شب و روز ِ خوبی داشته باشی !
خیلی دوسِت دارم !
تو دوست ِ خوبی هستی !
منم دخمل ِ خوبی هستم !
( اینا نتیجه ی خوندن ِ از این کتا بهاست که نوشته از این جمله های گوگولی زیاد تکرار کنید ! )
مسخرست !

:*
دارم سعی میکنم یه شباهت هایی بین خودم و تو و ... جودی ابوت و بابا لنگ دراز کشف کنم !
موفق میشم !تو هم کمکم کن !

:X

آلی ِ شیطون ( ! جدیدا با این لغت زیاد مواجه میشم ! من نمیدونم دقیقا چرا بهم میگن ! به هر حال بدم نیس!)

B…A!