Tuesday, December 27, 2005

Thursday, December 22, 2005

اونایی که قورت میدم بغض ِ , آب دهن نیست .

....

از ذهنش میگذره یه چیزای هیچ وقت درست نمیشه
حتی اگه تا آخر دنیا بگی همه چی درست میشه

...

ازت انتظار ندارم تو رو نمیگم اونو میگم .


از تو به عنوان یه فوزی همیشه انتظار دارم .

Wednesday, December 21, 2005



ون گوک هیچ وقت فکر میکرد یه روزی یکی نقاشیش رو به یلدا ربط بده !؟!

Monday, December 05, 2005

نوشتن گاهی چه سخت میشه ...

نوشتن مثل ِ رقصیدن ِ
میتونی آزاد همون طوری که دوست داری برقصی , میتونی هم وقتی داری میرقصی به توصیه های معلم ِ رقصت فکر کنی ...

گفتنی ها که کم نیست

اما من این سکوت رو دوست دارم

فوزی ؟

تو چطوری ؟